تا حالا به این دقت کردین که اینفلوئنسرهای (افراد تاثیرگذار) فضای مجازی تا چه اندازه روی رفتار خرید شما تاثیرگذارند؟ و چندتا از تصمیمهای خریدتان را به خاطر اینفلوئنسری که آن محصول را تبلیغ کرده گرفتهاید یا حتی اگر آن محصول را نخریدین، نسبت به آن برند دید بهتری پیدا کردهاید؟ شاید براتون جالب باشه که بدونید تبلیغی که توسط این افراد صورت میگیره 11 برابر بیشتر از سایر اشکال بازاریابی، برای برندها سودآوری داره و شرکتها به ازای هر 1 دلاری که برای بازاریابی اینفلوئنسرها خرج میکنند، تا 5.20 دلار درآمد کسب میکنند.
یکی از بزرگترین و سودآورترین تبلیغات، در سال 2019 و در یوتیوب صورت گرفته است که در آن یوتیوببرهای مشهور، شین داوسون و جفری استار، به تبلیغ یک محصول آرایشی پرداختند. این تبلیغ بیش از 152 میلیون بازدید داشت که ترافیک حاصل از آن منجر به خرابی وب سایتهای خرده فروشی الکترونیکی شد و نزدیک به 2 میلیون نفر در صف آنلاین برای خرید محصولات منتظر ماندند. این اعداد و ارقام نشان میدهد که احساسات نقش مهمی در بازاریابی فعلی دارند و به عنوان یک پیش بینی کننده قوی رفتار انسان شناخته میشوند. بیایید از منظر روانشناسی این اتفاق رو بررسی کنیم.
تحقیقات مختلف ثابت میکنند پیام و تبلیغی که توسط یک فرد منتقل میشود، معتبرتر از تبلیغی هست که تولیدکننده آن محصول، ارائه میکند. زیرا مردم اینفلوئنسرها را بهعنوان افراد عادی از جامعه میشناسن که در مورد آن محصول، تبلیغ دروغی انجام نمیدهند و قابل اعتماد هستند. علاوه بر اعتماد به صداقت اینفلوئنسر، تخصص هم عامل مهم دیگری هست که باعث تاثیرگذاری بیشتر این تبلیغات میشود. تصور کنید بیوتی بلاگری معروف، یک محصول آرایشی را تبلیغ کند، تصور جامعه بر این است که این فرد تمامی موارد لازم از زیبایی تا سلامت و مواد سازندهی این محصول را بررسی و مقایسه کرده. حتی به خاطر ارتباطی که با آن برند داشته اطلاعات بیشتری هم درخواست و دریافت کرده، بنابراین این صرفا یک تبلیغ نیست بلکه یک نظر و توصیه تخصصی هست!
عامل مهم دیگر جذابیت و در عین حال شباهت اینفلوئنسر به مخاطب میباشد. یعنی چی؟ یعنی افراد دوست دارن اینفلوئنسری را دنبال کنند که هم زندگی ایده آلی داشته باشه و هم شبیه خودشون باشه. سخت شد، نه؟! یک کم فکر کنید به افراد مشهوری که دوستشون دارین و حرفشون رو قبول دارین، احتمالا بینشون افرادی که از طبقه بالا جامعه هستند ولی از جنس مردمند و به اصطلاح خاکی و صمیمی هستند، زیاد پیدا میشوند.
تامارا مک کلری می گوید:
"هیچکدام از ما به اینکه برندها درباره خود چه میگویند توجه نمیکنیم، این دقیقا جایی است که اینفلوئنسر مارکتینگ وارد میشود. اگر با ما باصداقت، شفافیت و درستی صحبت شود، ما توجه بیشتری خواهیم کرد و چیزی که فرد درباره برند میگوید را میپذیریم، بهویژه اگر او را بشناسیم، دوست داشته باشیم و به او اعتماد داشته باشیم".
گذشته از تبلیغات، زندگی و تعاملات روزمره ما نیز به همین منوال هستند: احساسات، صداقت، منطق، پرستیژ و صمیمیت عواملیاند که میتوانند هر رابطه ای را تاثیرگذار تر کنند..
منبع
Semerádová, T., & Weinlich, P. (2022). Emotional, Cognitive and Conative Response to Influencer Marketing. Available at SSRN 4113052
هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.